English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7965 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
family law U حقوق خانواده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
common low U سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
rule the roost <idiom> U عزیز خانواده بودن ،سوگلی خانواده
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum U قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay U ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty U حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues U حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder U سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
authorized stoppage U برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
families U خانواده
clan U خانواده
wife U خانواده
clans U خانواده
household U خانواده
households U خانواده
ilk U خانواده
menage U خانواده
family U خانواده
gens U خانواده
paterfamilias U بزرگ خانواده
paterfamilias U سالار خانواده
crustaceans U خانواده خرچنگ
family planning U تنظیم خانواده
accipitres U خانواده لاشخوران
crustacean U خانواده خرچنگ
familial U مربوط به خانواده
broken homes U خانواده گسیخته
nuclear families U خانواده هستهای
royalty U از خانواده سلطنتی
nuclear family U خانواده هستهای
broken home U خانواده گسیخته
patriarch U رئیس خانواده
patriarchs U رئیس خانواده
horseflesh U خانواده اسب
strips U موسس خانواده
actinide series U خانواده اکتینیدها
goodman U بزرگ خانواده
turnicidae U خانواده بلدرچین
turnix U خانواده بلدرچین
type font U خانواده حروف
home visit U بازدید خانواده
gas family U خانواده گاز
zinnia U خانواده گل اهاری
font family U خانواده فونت
family therapy U خانواده درمانی
lanthanide series U خانواده لانتانیدها
to maintain one's family U خانواده خود را
the girls U دخترهای یک خانواده
penates U خدایان خانواده
patronymic family U خانواده پدرنامی
patriarchate U ریاست خانواده
schizogenic family U خانواده اسکیزوفرنی زا
sheik U رئیس خانواده
mustelidea U خانواده سمور
motorola 000 family U خانواده موتورولا
subfamily U خانواده فرعی
member of a family U عضو خانواده
family structure U ساخت خانواده
family of computers U خانواده کامپیوترها
family expenditure U هزینه خانواده
computer family U خانواده کامپیوتر
clansman U عضو خانواده
clannishness U خانواده پرستی
citrus U خانواده مرکبات
circuit family U خانواده مداری
batrachia U خانواده غوکان
arachnida U خانواده کارتنه
apiaceae U خانواده چتریان
conjugal family U خانواده زن و شوهری
consanguine family U خانواده هم خون
family budget U بودجه خانواده
extended family U خانواده گسترده
ecomania U بیزاری از خانواده
bring home the bacon <idiom> U نانآور خانواده
culicidae U خانواده پشه
culex U خانواده پشه
crustaceous U خانواده خرچنگ
crustacea U خانواده خرچنگ
cruciferae U خانواده چلیپاییان
matriarchs U رئیسه خانواده
sheiks U رئیس خانواده
nations U خانواده طایفه
matriarch U رئیسه خانواده
nation U خانواده طایفه
sheikh U رئیس خانواده
sheikhs U رئیس خانواده
royalties U از خانواده سلطنتی
matronymic family U خانواده مادرنامی
family doctor U پزشک خانواده
family doctors U پزشک خانواده
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
to return to the fold [family] U به خانواده خود برگشتن
family size U تعداد افراد خانواده
lady beetle U سوسک خانواده Coccinellidae
lady bird U سوسک خانواده Coccinellidae
apiaceous U وابسته به خانواده چتریان
family man U مرد خانواده - دوست
He left his family in Europe . U خانواده اش را دراروپ؟ گذاشت
patriarch U رئیس خانواده یا طایفه
patriarchs U رئیس خانواده یا طایفه
ganoidei U خانواده سگ ماهی مینافلسان
wear the pants in a family <idiom> U رئیس خانواده بودن
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
viverrine U خانواده گربه زباد
urticaceous U وابسته به خانواده گزنه
canine U وابسته به خانواده سگ سگ مانند
family planning programs U برنامههای تنظیم خانواده
family men U مرد خانواده - دوست
lobelia U خانواده گیاهان لوبلیا
mangroves U خانواده شاه پسند
born in the purpule U عضو خانواده سلطنتی
acarina U خانواده کرم جرب
acalephe U خانواده گزنه دریایی
salicaceous U وابسته به خانواده بید
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
royalties U اعضای خانواده سلطنتی
family planning U برنامه ریزی خانواده
royalty U اعضای خانواده سلطنتی
saltbush U خانواده گیاهان قازایاغی
mangrove U خانواده شاه پسند
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
napoleonic U وابسته به خانواده ناپلئون
cetaceous U وابسته به خانواده بال
materfamilas U مادر خانواده کدبانو
feverweed U دستهای از گیاهان خانواده بوقناق
cimex U سرخک خانواده ساس وسرخک
pteridophyta U گیاهان اوندی خانواده سرخس
pteridophyte U گیاهان اوندی خانواده سرخس
A curse has been laid on the family . U خانواده لعنت شده یی است
to provide for one's family U خوارباربرای خانواده خودتهیه کردن
leguminous U وابسته به خانواده پروانه اسایان
santalaceous U وابسته به تیره یا خانواده صندل
plantagenet U خانواده سلطنتی پلانتاژنت انگلیس
clannishly U مانند یک خانواده یاقبیله دراتحاد
tudor U خانواده سلطنتی تودور درانگلیس
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
styloipodium U ته خامه گیاهان خانواده هویج
convolvulaceous U وابسته به خانواده نیلوفرپیچ پیچکی
habit family hierarchy U سلسله مراتب عادتهای هم خانواده
crocodilian U وابسته به خانواده تمساح یانهنگ
gadoid U وابسته به خانواده ماهی روغن
I am the bread winner of the family . U نان آور خانه ( خانواده ) هستم
aaron's beard U گیاهی از خانواده هوفاریقون بنام hypericumcalycinum
Our grandmother wears the trousers ( breeches , pants ) in our family . U مادر بزرگمان مرد خانواده است
maccabees U خانواده میهن پرستان مکابی یهود
gasteropod U حیوانات ناعمه خانواده راب یاحلزون
vestal U روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
koalas U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
sequoia U سرخ چوب که ازدختان خانواده کاج
koala U کوالا جانوری استرالیایی از خانواده خرسها.
Generosity runs in the family. U سخاوت دراین خانواده ارثی است
ferula U خانواده انقوزه وشقاقل و رازیانه ومانندانها
one of the most respected families U یکی از خانواده های بسیار محترم شمرده
paulownia U جنسی از درختان کوچک چین از خانواده گل خوک
he is a shame to his family U ننگ یامایه رسوایی خانواده خود میباشد
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rushed U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
lancastrian U در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
rush U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
He did it for the sake of his family . U محض خاطر خانواده اش این کاررا کرد
pocket borough U حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
rushing U بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
ling U ماهی روغنی اروپای شمالی وامریکا از خانواده gadidae
fagaceous U وابسته به خانواده الش وزان وبلوط یاشاه بلوط
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
page of presence U لقب هایی که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
There seems to be a jinx on that family. U به نظر می رسد که این خانواده جادو شده است.
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
geometrid U خانواده پروانه یابندهای باریک بدن پروانههای هندسی
Main Street [American English] U کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
knight marshal U کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
page of bonour U لقب هایی است که به برخی گماشتگان خانواده سلطنتی میدهند
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
homestay U خانواده مهمان دار [کسی که برای آموزش زبان یا فرهنگ در آن کشور می گذراند]
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
transistors U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistor U معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
pay check U چک حقوق
paying U حقوق
salary U حقوق
salaries U حقوق
pay U حقوق
jus U حقوق
pays U حقوق
duties U حقوق
stipend U حقوق
law U حق حقوق
law U حقوق
laws U حق حقوق
civil U حقوق
laws U حقوق
rights U حقوق
jurisprudence U حقوق
stipends U حقوق
Recent search history Forum search
1کارشناس حقوق ثبت اسناد و املاک-مشاور امور ملکی و ثبتی وقیمت گذاری -
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
1If he had gone back,it would have been brought disgrace on the family.
3she brought disgrace on the family.
3she brought disgrace on the family.
3she brought disgrace on the family.
1من میخواهم خانواده داشته باشم اگر تو هم میخواهی پیغام بفرست
1her teaching won't pay enough to send me to law school.
1but as an old harvard man my father could sit with the class of'26
1i was in the middle of a thick law book
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com